همه جوره ....
 
لینکستان
 
درباره ما


مهران
با سلام خدمت همه ي بازديدگننده هاي خشگل و خوشمزه! من اين وبلاگ رو در تاريخ 1390/11/08 ايجا د كردم و هدفم جمع آوري جديدترين مطالب انتشار شده در اينترنت هستش.از جمله عكس ، خبر ، داستان ، موزيك ، جك و اسمس و ..... در واقع اين وبلاگ يه وبلاگ تفريحيه و اميدوارم از بودن در اين وبلاگ لذت كافي رو ببريد. هميشه شاداب باشيد و خشگل و از همه مهمتر خوشمزه. با تشكر،مدير وبلاگ ، مهران.
ایمیل : ReMe_love@ymail.com



 

 تا به حال چیزی از کویر ترسناکی که مردم محلی ادعا می کنند محل زندگی ارواح و اجنه است و هر انسانی از آنجا عبور کند گرفتار ارواح شده و زنده نمی ماند شنیده اید؟ شاید این اعتقاد قدیمی ها به این دلیل باشد که در گذشته افرادی بدون در نظر گرفتن شرایط سخت سفر به این کویر راهی آن شده اند و هرگز بازنگشته اند. 
کویر« ریگ جن» از صعب العبورترین نواحی دنیا، منطقه کویری و پر از تپه های شنی و باتلاق های نمکی است. مردم محلی معتقدند این سرزمین نفرین شده است. در قدیم کاروان ها و مسافران هرگز از این کویر عبور نمی کردند. در حال حاضر در این منطقه هیچ علایمی از حیات دیده نمی شود. 



 




کویر «ریگ جن» در جنوب غربی و غرب دشت کویر، جنوب سمنان، جنوب شرق گرمسار، شرق منطقه حفاظت شده کویر، شمال انارک و غرب جندق قرار گرفته است و وسعتی برابر با ۳۸۰۰ کیلومتر مربع دارد. هیچ گونه چشمه یا چاه آبی در این منطقه وجود ندارد. در بیشتر نقشه ها نامی از این منطقه نبرده شده است.تنها دو کویر شناس اروپایی در گذشته در سفرنامه های خود به وجود چنین کویری در ایران اشاره ای کرده اند. 

قدیمی ها معتقد بودند، این سرزمین نفرین شده و پایگاه شیطان ها و ارواح پلید است. مردمی که در اطراف این کویر زندگی می کنند بر همین باور هستند.این مردم محلی می گویند هر کسی که وارد این سرزمین شده زنده نمانده و ناپدید شده است.بعضی ها می گویند شاید این افراد درون باتلاق های نمکی گرفتار شده یا از تشنگی تلف شده اند. 
” اسون هیدن ” کویرنورد معروف در سفر خود در سال ۱۹۰۰ به ایران از سفر به این ناحیه اجتناب کرد.” آلفرنس گابریل ” توانست در سال ۱۹۳۰ از عرض آن عبور کند. علی پارسا، فارغ التحصیل علوم رایانه از دانشگاه صنعتی شریف همراه با گروهش توانست از طول این کویر چند بار عبور کند. 
این منطقه بدون هرگونه پوشش گیاهی و جانوری است و تا به حال گزارشی درباره حیوانات احتمالی که امکان زندگی شان در این منطقه وجود دارد ارایه نشده است. 


 



ریگ جن را مثلث برمودای ایران هم می نامند. شنزارهای گسترده این منطقه و باتلاق های این منطقه هر انسانی را به وحشت می اندازند. اگر کسی به این منطقه سفر کند گرفتار گل و لجن های بیابان شده و به کسانی می پیوندد که در این بیابان ناپدید شده یا جان خود را از دست داده اند. 

با وجود اینکه محققان و کویرنوردانی توانسته اند از این منطقه عبور کنند، اما هنوز هم مردم محلی معتقدند این سرزمین نفرین شده است و هر کسی پا به این سرزمین بگذارد گرفتار شیاطین و ارواح می شود و دیگر هرگز از آن باز نمی گردد. 

 

 







 با حضور عزت‌الله انتظامی و محمدحسن پزشک، غرفه‌ی نیکی کریمی در موزه سینما رونمایی شد. در این برنامه نیکی کریمی با اظهار رضایت از اهدای جوایز و یادگاری‌هایش به موزه سینما گفت: وقتی به موزه می‌آیم و این همه موفقیت و جایزه را می‌بینم احساس غرور می‌کنم، خوشحالم که در میان سینماگران بخشی هم به جوایز من اختصاص داده شده است. وی ادامه داد: جوایز، یادگاری‌ها، ‌عکس‌ها و مجلات را از جاهای مختلف جمع کردم و الان خیالم راحت شد که در جای مناسبی قرار داده شده است. 


 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 







 سهمیـــه اے ،دختــرے نیست که به نـــاحق صندلـے مردودے هــاے کنکــور را اشغـــــال کرده ... 

 


سهمیـــه اے دختـــرے ست که وقتے تو در کلاس هاے گــاج و قلــم چے نشستـه بودی او در ناصــرخسرو به دنبــال دارو برای پـــدر جانبـــازش بود ... 

همان دختـــرے که وقتے نیمـه شب کنـــج خانه میخواست درس بخواند نـــاله هاے پـــدر روحش را خـــراش مے انداخت ... 

دختـــرکے که روز کنکـور با سرفه هاے پـــــدری شیمیـــــایے بـــــدرقه شد ... 

سهمیـــه اے ،عرضـے داشتــم : 

┘◄ 
سهمیـــه ات نـــــوش جـــــان! ܓ✿

 

 
 

 







 
گفت: چی شدی؟ چرا اینجوریی؟ 

سرمو انداختم پایین گفتم مهم نیست! 

گفت: چرا سرتو می ندازی پایین؟ 

گفتم: مهم نیست! 

گفت: دلت واسم تنگ نشده؟ 

گفتم: مهم نیست! 

گفت: عاشق شدی؟ 

گفتم: مهم نیست 

گفت: من دوست دارم!!! 

گفتم: مهم نیست! 

نارحت شد،! 

گفت: اگه مهم نبود که نمی پرسیدم؟! 

گفتم: مهم نیست! 

یه لبخندی زد و گفتش: مهم نیست!!!! 

گفتم: چی؟ 

گفت: مهم نیست چیزایی که مهم نیست 

و رفت 

سرمو بالا اوردم تا رفتنش و ببینم. 

یه هو داد زد نگاه نکن چیزی رو که برات مهم نیست! 

من هیچ وقت نگفتم: مهم نیستی 

فقط گفتم: 

مهم نیست دردای من 

مهم نیست این دل من 

مهم نیست درد دلام 

مهم نیست غصه هام 

مهم نیست دل خواسته هام 

بی صدا شکسته ام 

مهم نیست کجا بودنم 

یا اینکه گمشدنم 

مهم نیست نبودنم 

مهم تو بودی که دیگه نیستی 

دیگه مهم نیست برام!!!!خداحافظ 


 

گفتم:میری؟ 

گفت:آره 

گفتم:منم بیام؟ 

گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر 

گفتم:برمی گردی؟ 

فقط خندید.... 

اشک توی چشمام حلقه زد 

سرمو پایین انداختم 

دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد 

گفت:میری؟ 

گفتم:آره 

گفت:منم بیام؟ 

گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر 

گفت:برمی گردی؟ 

گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره 

من رفتم اونم رفت 

ولی 

اون مدتهاست که برگشته 

وبا اشک چشماش 

خاک مزارمو شستشو میده. 








 جوانترین عضو تیم فوتبال زنان ایالات متحده آمریکا در جام جهانی ۲۰۱۱ آلمان، الکس مورگان بود که در ۲۲ سالگی خود را به عنوان یک فوق ستاره فوتبال معرفی کرد.الکس مورگان جوانترین فوتبالیستی است که در جام جهانی شرکت کرده و شگفتی آفرین شده است! علاوه بر این الکس توسط مجله فوکس به عنوان زیباترین بازیکن جام جهانی نیز انتخاب شد. 

 

 

 

 

 

 

 







 سی نفر از نیروی دریای روسیه = سیروس قایقران! 

 

کریم باقری یخ زده(ice) = آیس کریم! 

 

قائم شهر و شهرِ یــِوَر! 

 


 


مگان (خودرو) + فاکس(fox=روباه) = مگان فاکس (هنرپیشه هالیوودی) 

 

مَت + عادل = متعادل! 

 


 

خوشه ی پروین! 

 


 

سیروان! 

 

sit رو N = سیتروئن! 

 

سی گاری = سیگاری! 

 

پلاس + تیک = پلاستیک 

 


 


 


 

دل (DELL) بر = دلبر 

 


 


مت رو ک = متروکه! 

 

 







 سهراب گفتی: چشمها را بايد شست... 
شستم ولی... 
گفتی: جور ديگر بايد ديد... 
ديدم ولی... 
گفتی: زير باران بايد رفت... 
رفتم ولی... 
او نه چشمهاي خيس و شسته ام را... نه نگاه ديگرم را .. . هيچ كدام را نديد!!! 
فقط در زير باران با طعنه ای خنديد و گفت: "ديوانه باران نديده است!! 


 



واي باران 
باران 
شيشه پنجره را باران شست 
از دل تنگ من 
اما چه كسي نام تورا خواهد شست؟ 
آسمان سر بي رنگ 
من درون 
قفس سرد اتاقم دلتنگ 
مي پرد مرغ نگاهم تا دور 
واي باران 
پر مرغان نگاهم را شست 
خواب روياي فراموشي هاست 
خواب را دريابيم
 


 


باران که می بارد ... 
بغض هم در چشمان من می شکند ... 
و قطره های اشک من گم می شود در قطره های باران ... 
و این چنین است که 
کسی اشکهایم را نمی بیند . 


 

در خلوت كوچه هایم 
باد می آید 
اینجا من هستم ؛ 
دلم تنگ نیست.... 
تنها منتظر بـــارانـم 
تا قطره هایش بهانه ایی باشند 
برای نم ناك بودن لحظه هایم 
و اثباتی 
بر بی گناهی چشمانم!
 

 

 







 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 







 کامپیوترت رو روشن می کنی 
چند لحظه صبر می کنی تا ویندوزش بیاد بالا 
یه قلوب از شیشه دلسترت می خوری 
ویندوز میاد بالا! 
باز چند ثانیه دیگه صبر می کنی تا ویندوز کامل بیاد بالا 
یه قلوب دیگه از شیشه دلسترت می خوری 
کلیک می کنی رو My Computer 
….. 


یه سیگار روشن می کنی 
می ری رو Drive F 
یه پُک سنگین به سیگارت می زنی 
می ری رو My Picture 
زیر سیگاری رو می کشی جلو دستت 
یه قلوب دیگه از شیشه دلسترت می خوری 
با چشات دنبال یه فایل قدیمی می گردی 
روش کلیک می کنی 
نه ، این نبود! 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
رو یه فایل دیگه کلیک می کنی 
کلی عکس باز می شه 
آره، خودشه ! 
خاکستر سیگارت رو خالی میکنی تو زیر سیگاری 
شروع می کنی عکس ها رو به ترتیب از بالا دیدن 
یه لبخند شیرین پهنای صورتت رو می پوشونه بدون اینکه خودت متوجه بشی 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
عکس ها شوتت کردن به چند وقت پیش 
خاطرات توذهنت نقش می گیرن 
دوباره خاکستر سیگارت رو خالی می کنی تو زیر سیگاری 
به یه عکس می رسی 
لبات بسته می شن طوری که صورتت یه شکل جدی به خودش می گیره 
چند ثانیه رو عکس مکث می کنی و با دقت نیگاش می کنی 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
به خودت می گی این عکس یه مشکلی داره 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
با وسواس خاصی به عکس نیگا می کنی 
نفرات توی عکس رو می شماری 
نه، این عکس حتما یه مشکل خیلی بزرگی داره 
صورتت رو می بری جلوی مانیتور 
نمی خوای قبول کنی جای یه نفر تو زندگیت خالیه 
درست همونی که تو عکس خودش رو انداخته بود تو بغلت … ! 
با گرمای آتیش سیگار که داره دیگه یواش یواش پوست دستت رو می سوزونه 
به خودت میای 
فیلتر سیگارت رو می ندازی تو زیر سیگاری 
کامپیوترت رو خاموش می کنی 
خودت رو پرت می کنی رو تخت 
چشات رو می بندی و آهسته زیرلب می گی: 
ارزشش رو نداشت…

 

 







 

1.هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تپش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامی که کسی را میبینید که اورا دوست دارید احساس سرور و خوشحالی میکنید. 

2.هنگامی که عاشق هستید زمستان شما بهار است ولیکن هنگامی که کسی را دوست دارید زمستان فقط فصلی زیباست. 

3.وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه میکنید خجالت میکشید ولیکن به کسی که دوستش دارید مینگرید لبخند خواهید زد. 

4.وقتی در کنار معشوقه خود هستید نمیتوانید هر آنچه را در ذهن دارید بیان کنید اما درمورد کسی که دوستش دارید توانایی آنرا دارید. 

5.در مواجه شدن با کسی که دوستش دارید خجالت میکشید و یا حتی دست وپای خود را گم میکنید اما در مورد فردی که دوستش دارید راحت تر بوده و توانایی ابراز وجود خواهید داشت. 

6.شما نمیتوانید به چشمان کسی که عاشقش هستید مستقیم و طولانی نگاه کنید اما میتوانید در حالیکه لبخند بر لب دارید مدتها به چشمان کسی که دوستش دارید نگاه کنید. 

7.وقتی معشوقه شما گریه میکند شما هم گریه خواهید کرد اما درمورد کسی که دوستش دارید سعی بر آرام کردن او دارید. 

8.احساس عاشق بودن و درک آن از طریق نگاه است ولی در درک دوست داشتن بیشتر از طریق شنوایی است. 

9.شما میتوانید یک رابطه دوستی را پایان دهید اما هرگز نمیتوانید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا که حتی اگر اینکار را بکنید عشق همچنان قطره ای در قلب شما وبرای همیشه باقی خواهد ماند.

 

 






صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 187 صفحه بعد

CopyRight © 2011 - 2012 hamehjore Group , All Rights Reserved
تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به این سایت می باشد و استفاده از آن ها با لینک دادن به سایت مجاز می باشد.