همه جوره ....
 
لینکستان
 
درباره ما


مهران
با سلام خدمت همه ي بازديدگننده هاي خشگل و خوشمزه! من اين وبلاگ رو در تاريخ 1390/11/08 ايجا د كردم و هدفم جمع آوري جديدترين مطالب انتشار شده در اينترنت هستش.از جمله عكس ، خبر ، داستان ، موزيك ، جك و اسمس و ..... در واقع اين وبلاگ يه وبلاگ تفريحيه و اميدوارم از بودن در اين وبلاگ لذت كافي رو ببريد. هميشه شاداب باشيد و خشگل و از همه مهمتر خوشمزه. با تشكر،مدير وبلاگ ، مهران.
ایمیل : ReMe_love@ymail.com



 

 یک آسیب شناس اجتماعی گفت: براساس تحقیقات انجام شده 65 درصد از جوانان ایرانی دچار حالت جوگیری می‌شوند. 

دکتر مجید ابهری با اشاره به اینکه یکی از فرآیندهای رفتاری که باعث ایجاد تغییرات در حرکات افعالی و حتی ظاهر افراد می شود حالتی است به نام جو زدگی، افزود: از نگاه رفتارشناسی جو زدگی یعنی یک حالت هیجانی و جوگیر شدن همان چیزی است که در زبان شناسی اجتماعی به آن نفوذ اجتماعی گویند یعنی یک فرد یا گروه تحت تاثیر شرایط و محیط قرار گیرند. 

وی گفت: در این فرآیند رفتاری، فرد در فضایی قرار می گیرد که نمی تواند در برابرش مقاومت کند. در روانشناسی به جای جوزدگی از واژه "هیسترویونیک" یعنی خود نمایش استفاده می شود. 

به گفته این استاد دانشگاه، مهرطلبی و درخواست جلب توجه از ویژگیهای افرادی است که جوگیر می شوند. 

همچنین همرنگی با جماعت، اطاعت رفتاری و ظاهری از بعضی از افراد و گروهها از نشانه های جوگیرشدن است. 

ابهری اظهار داشت: متاسفانه برخی دیگر از جوانان و نوجوانان به دلیل جوگیر شدن به طرف سیگار یا مواد مخدر کشیده می شوند و بعضی از آنها به گروه سارقان و بزه کاران جذب می شود. 

وی گفت: هر دو گروهی که هم افراط و تفریط رفتاری دارند در جامعه دچار جو زدگی می شود. چه افرادی که اعتماد به نفس زیادی دارند و چه کسانی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند بنابراین از نگاه رفتارشناسی اجتماعی جو گیر شدن کورکورانه و پیروی بدون آگاهی از یک موضوع می تواند برای فرد و خانواده اش مشکل ساز شوند. 

به گفته وی، چون فردی که به راحتی تحت تاثیر جو مثبت قرار می گیرد به همان سادگی ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد. 

این آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری گفت: برای پیشگیری از رفتار جو زدگی در نوجوانان و جوانان آموزش مهارتهای زندگی مخصوصا مدیریت احساسات و کنترل هیجانهای رفتاری توسط والدین و آموزش و پرورش ضروری ترین حرکت است. 

ابهری اظهار داشت: پوشیدن لباسهای غیر متعارف، آرایش و پیرایش خارج از حد استاندارد رفتاری، انجام حرکات غیر معقول و رفتارهای مشابه آنها نشانه بارز جوزدگی و جوگیر شدن است.

 

 







 رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری: مارکوپولو جاسوس بود! (جراید) 

بر اساس تحقیقات انجام گرفته و اطلاعات واصله، چند تن دیگر از جاسوسان و متخلفان و مظنونان به شرح زیر معرفی می‌شوند: 

۱-هاچ زنبور عسل: نامبرده یکی از زنبورهای بی هنر و بی سواد بوده است که فرمول تهیه عسل طبیعی را بلد نبوده، وی پس از مدتی به دروغ و با استفاده از رسانه های زنجیره ای خبر جعلی گم شدنش را منتشر می‌کند، سپس به بهانه ی واهی پیدا کردن مادرش به کندوهای همسایه ها سر زده تا بتواند فضولی کند و راز ساختن عسل را از آنها کِش رفته و بدون رعایت حق کپی رایت(!) از این فرمول سوء استفاده کند! 

۲-پرین: وی یک دختر فراری بوده است و بدون آنکه گواهینامه ی الاغ سواری داشته باشد اقدام به سوار شدن بر پشت الاغی به نام «پاریکال» می‌کرده است، پرین به دروغ مدعی شده بود به دنبال پدربزرگش است به شهرهای زیادی سفر کرده و اطلاعاتی را جمع آوری نموده است؛ قابل به ذکر است که پدربزرگ پرین یکی از کارخانه داران و مفسدان اقتصادی شهرشان محسوب می‌شود و مادرش عکاس بوده که دلایل و علل و انگیزه ی گرفتن عکس توسط مادر پرین در دست بررسی است! 

۳-پدر پسر شجاع: از ایشان اطلاعات چندانی در دست نیست، وی کلا آدم مشکوکی است، نامبرده در هیچ کدام از قسمت های کارتون نام حقیقی اش را بیان نکرده و همواره این سئوال مهم وجود دارد که نام ایشان قبل از تولد پسرش چه بوده است؟! در همین رابطه تا به این لحظه شونصد نامه برای ایشان ارسال شده است که متاسفانه ایشان هنوز نام حقیقی شان را بازگو ننموده و افکار عمومی‌را متنور نکرده اند! 

۴-میگ میگ: وی در یک جایی که نمی‌دانیم کجاست آموزش دو میدانی دیده است تا بتواند در مواقعی که احساس خطر می‌کند با سرعت زیاد فرار کند، نامبرده همدستی “گرگ” دارد که به کمک وی دست به اقدامات تروریستی می‌زنند، البته آنها در فیلم هایی که خودشان از این صحنه ها می‌گیرند اینگونه وانمود می‌کنند که گرگ مزبور قصد گرفتن میگ میگ را دارد که طبق یافته های ما اصلا اینگونه نیست! 

-البته افرادی همچون «نل»، «واتو واتو»، «کارآگاه گجت» و … نیز در این لیست حضور داشتند که به دلیل کمبود جا صرفا به بیان مهمترین هایشان پرداختیم!

 

 

 

 







  

 
 
 
 
 
 
 
 



واقعا گل كاشته،دمش گرم......

                             درود به شرفو غيرتش....

 

 

 







 مهـربان 
آنقـدر شاعـرم امشب که فقـط ، 
سایـه مهر تــو را کـم دارم
 

 
 
 

باتــو هستم 
ای سراپـا احســـاس 
خون تو در رگــــــ من هـم جاریستـــــــــ ، 
جنس ما جنــس بلد بودن کانـون گل استــــــ
 

 
 
 

نازنیــن 
زندگی جای هــدر دادن فرصتـها نیستـــــــــ ، 
ما مطهـــــر شده ایـم ، 
پیــش رو راه رسیـدن به خداست
 

 
 
 

مهـــربان 
سبد معذرتــم را بپذیــــر ؛ 
کودکی هستـــم شوخ 
خانه ام در تـه بن بست فراموشی یکـــــــ زوج قدیمی مانـده 
خانه دل امـا ، جای بکریست هنــوز ، 
پر سبزینــه و ریـحان و غـزل ، 
پر تکرار گیاهـان نمو ، 
پر ابیــات ملون شده در خمـره عشق ، 
پـر انوار خـــــدا 

 
 
 

داخل خانه دل ؛ 
جای جمعیت هرجائـی نیست 
کـل دارائی من تازگی دلکـده است 
من به دل راز رسیـدن دارم ، 
من به دل ثروتـــــــ هنگفـتـــــــ عدالـتــــــــ دارم ،
 

 
 
 

خوب می فهمــم اگر در بــاران ، 
چتر خود را به کسی بخشــیدم؛ 
توشه رفتنــم از لطف خدا آکنــده ست 
خوب میـدانم اگر جای تو پیشـم خالیست 
حکمتــی در کارســت
 

 
 
 

مهــربان 
سبد معـذرتم را بپذیـــر 
کار کودک ایـن است ؛ 
اولــش حرف زند ، به تامل بنشیند بعــدش 
آنقدر شاعــرم امشب که فقـط ؛ 
بیستون کـم دارم ، 
تیشه عاقبتم را بدهیــد
 

 
 
 

مهربـان 
ساعت الآن دقیــقا خواب است 
و من و پهنـــه کاغذ بیــدار 
روی تو در نظــرم نقش نخسـت ، 
و خدا شاهد دیوانــگی بنـده بازیگوشش 
خود او می داند ؛ 
که دلم آنقدر آغشــته به توست ؛ 
که اگر از صـف فردوس بریـن ، 
طیفی اندازه صــد نور میـسر سازد 
من به آن طـیف نبخشم ، 
دانه ای از مویتــــــــــ
 

 
 
 

مهربان 
بازهــم ، 
سبد معذرتــم را بپذیر 
آنقدر شاعرم از تـــو که نمیدانم کی ، 
واژه ات راهـی شعــرم شده است 
لحظه ای گوش بکن ، 
یک مـــوذن مست است 
آنقـدر خوب اذان میگـــوید ، 
گوئی او عکس خـدا را دیده 
خوش بحالـش امـــا ؛ 
طرح زیبای خدا را گاهی ، 
می توان در پس سیــمای عزیزی جوئید
 

 
 
 

مهربان 
آنقدر شاعــرم امشب که زمیـــن ، 
در پی زمــزمه ام مست شده ست 
سر ببالین مدارینــه کرات نهاده ست و باز 
گوشهایش به من آویــزانند
 

 
 
 

آنقدر شاعــرم امشب که دلم ، 
از پس سیــنه برون آمده باز 
او نگاهــش به من است 
من نگاهــم به قدم رنجه تـــو 
آنقدر شاعرم امشب که فقـط ، 
روح روحانی تو حال مــرا می فهمد
 

 
 
 

مهربان 
عاشقی ؛ بارش احســـاس به روی ذهن است 
عاشقی ؛ لمــس خـــدا با چشم است 
عاشقی ؛ مظهــــر نو بودن دل ، در حیـات ازلیــست 
ومن امشب از عشــق ، بخودم می پیــچم 
بعد از امشــب شاید ، 
نقش اعجاز تو را طرح زنــم
 

 
 
 

مهربان 
لذت صبــح مجدد اینجاست ، 
میـروم تا با آب ، غسـل آزاده شدن باب کنم 
دیگر آن جمله سـهراب مرا حسرت نیست ؛ 
" کعبه ام مثــل نسیــم ، 
میرود باغ به باغ ، 
میرود شهــر به شهــر 
ثروتی بیش به من داده خدا
 

 
 
 

مهربان 
از سر کودکی من بگذر ، 
باید آرام به سجاده تعظیــم روم ، 
شعـرم آخر شده ، انـگار زمان وصـل است 
" به خدا می دهمـت عاریــه وار ، 
آری عاشق شده بودم این بــار 

 

تقديم به عشق راه دورم....

 

 

 

 







 سلامتیه اون پسری که . . . 


۱۰ سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . . 

۲۰ سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . . 

۳۰ سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه . . . 

باباش گفت چرا گریه میکنی ؟ 

گفت : آخه اونوقتا دستت نمیلرزید . . . 


  
 
 
 
 







 *اعتراف می کنم دختر خاله ام رو بعد از مدت ها دیده بودم و هفت ماهه باردار بود. خیر سرم اومدم جنسیت بچه رو بپرسم گفتم خب حالا قراره مامان شی یا بابا؟! 


*اعتراف می کنم یه بار کولرمون سوخت یه لحظه فکر کردم به خاطره اینه که همه با هم جلوش دراز بودیم. 


*اعتراف می کنمیه بار یه فامیلمون از انگلیس اومده بود و یه خورده شکلات با یه خمیر دندونه گنده. منم زود خمیردندون گنده سوغاتی آورده بود رو برداشتم. خلاصه یه 6 ماهی مسواک می زدم با بدبختی آخه هم تلخ بود هم تند تا اینکه یه روز رفتم یه لوازم آرایشی برای مامانم رنگ مو بخرم دیدم!!!! از این خمیر دوندن اینجا هم داره با کلی کلاس از فروشنده پرسیدم آقا این خمیر دندنه چند؟ فروشنده هم گفت آقا این خمیر ریشه تازه فهمیدم چرا بعد از مسواک اونقدر دل پیچه می گرفتم. 


*اعتراف می کنم وقتایی که خیلی ناراحت می شم زار زار می شینم گریه می کنم. وقت دماغم آویزون می شه پاکشون نمی کنم، آخه شوره، خیلی خوشمزست، دوست دارم! 


*اعتراف می کنم بیشتر ساعات التماسی که تو زندگیم داشتم مربوط به دوم ابتداییم میشه که به یک سگ التماس می کردم جون مامانت اینجا یخ زده پارس نکن من مثه آدم رد بشم... 
احمق بی شعور اینقدر پارس کرد 10-12 بار تو 5 متر خوردم زمین: زانوم ترک خورد دماغمم شکست... 


*اعتراف می کنم بچه که بودم چای شیرین درست کرده بودم. شکر فقط واسه یک چای مونده بود. منتظر بودم قاشق بیارن هم بزنم دیدم قاشق نمیارن. بعد کلی جیغ می زدم سر خواهرام. می دونین چی می گفتم؟ ای بابا قاشق نیاوردین شکرم حل شد همش چه جوری چای شیرین درست کنم الان؟ 


*اعتراف می کنم اون روز که استیو جابز مرد هی نت رو چک می کردم می دیدم نوشته جابز مرد هی با خودم می گفتم حالا این «جابر» کیه که مرده؟ نمی فهمیدم! بد هی دیدم به جای جابر نوشتن جابز! خیلی محق رفتم به داداشم گفتم این پیج های ایرانی گندشو درآوردن. مطالبشون همش کپی پیسه. اون احمق اولی اشتباهی جابر رو نوشته جابز اون منگل هایی که کپی پیست کردن نکردن بخونن ببینن اشتباه تایپی داره همینجوری جابز کپی کردن! همه نوشتن جابز مرد، جابز ال، جابز بل!! 
داداشم گفت استاد، او جابز بود! صاحب اپل... 


*اعتراف می کنم هر وقت گوشیمو تو خونه گم می کنم به داداشم می گم یه زنگ بزن صداش دربیاد ببینم کجاس یه بار کنترل تلویزیون گم شده بود گفتم یه زنگ بزن...


*اعتراف می کنم بچگی با تیرکمون شیشه آبغوره های همسایمونو زدم شکوندم بعد فرار کردم... 


*اعتراف می کنم 2 سال پیش یه همسایه داشتیم، از بچگی که فوتبال بازی می کردیم جلو درشون و وقتی که توپمون می افتاد تو حیاطشون زااااارت پاره می کرد. عقده داشتم. پسرش داماد شده بود. عروسی هم خونه خودشون بود. قبل از اینکه بره دنبال عروس آرایشگاه، ماشینشو که سانتافه بادمجونی بود گذاشته بود دم در. من که اینو نشون کرده بودم، رفتم موتور رفیقم رو گرفتم و طی یه عملیات از پیش تعیین شده یه کلاه کاسکت گذاشتم. رفتم دم ماشینش روغن موتور سوخته (که رنگ ماشین رو به کل می بره) ریختم رو ماشینش، همین!!... اما خداییش دست به گل هاش نزدم... پسر خوبیم نه؟

 

 

 







 تفاوت کتب درسی دختران و پسران ! 
ریاضی پسران: ۲+۲ مساوی است با ۴٫ فوق‌فوقش ۵٫ 
ریاضی دختران: ۲ تا گل داریم ۲ تا گل دیگه هم می‌ذاریم کنارش که به مامانمون هدیه بدیم؛ مجموعا میشه یه دسته گل. 
جغرافی پسران: اگر دست راست خود را به طرف شرق و دست چپ خود را به طرف غرب بگیریم، شمال در پیش‌رو و جنوب در پشت سرمان خواهد بود. 
جغرافی دختران: اگر قادر به تشخیص دست راست و چپ خود باشیم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزیر آموزش‌و‌پرورش را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانش‌آموزان دختر استقبال می‌کند، شاد کنیم. 
ادبیات پسران: درس «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی… 
ادبیات دختران: درس «مرضیه وزیر» از تاریخ … 
انگلیسی پسران: 
I want to go to the garden with my friends 
انگلیسی دختران: 
I want to go to the kitchen and cook the dinner for my lordhusband 

تاریخ پسران (پس از حذف پادشاهان و لشکرکشی‌ها که دولت وعده‌اش را داده(: یونانی‌ها به سرکردگی یک یارویی حدود دو هزار سال پیش به ایران حمله کردند و عده‌ای از مردم را کشتند و یک سلسله‌ای را منقرض کردند اما پس از اندکی خودشان هم رفتند وردست بابایشان. 
تاریخ دختران (پس از اصلاحات مذکور): یونانی‌ها یک زمانی به ایران آمدند و سعی کردند به‌جای خورشت پلو بادمجون غذای پلاخورشتوس یونانی را که اصلا هم خوشمزه نبود، رواج بدهند اما نتوانستند. طرز تهیه خورشت پلوبادمجون به شرح زیر است… 
فلسفه پسران: سقراط فیلسوفی یونانی بود که پیوسته در طلب حق بود و لقب شهید راه حقیقت گرفت. 
فلسفه دختران: زن سقراط پیوسته در تعقیب شهید راه حقیقت بود و دمار از روزگار او درآورد. 
فیزیک نور پسران: در انعکاس یک تصویر در آینه بین فاصله کانونی آینه(f) و فاصله جسم از آینه(p) و فاصله تصویر از آینه (q) رابطه وجود دارد. 
فیزیک نور دختران: در انعکاس تصویر در آینه همیشه بین نجابت، زیبایی و شوهرداری باید نسبت وجود داشته باشد.

 









 در پی انتشار کلیپ تبلیغاتی ضد ایرانی شبکه تلویزیونی اسرائیل که در آن تبلت سامسونگ نمایش داده شده بود، شرکت سامسونگ طی بیانیه رسمی هر گونه ارتباط با این کلیپ را رد کرده و رسما اعلام تاسف خود نسبت به آن اعلام نموده است در ادامه متن کامل بیانیه رسمی سامسونگ الکترونیکس کره را مشاهده خواهید کرد. 


بیانیه مهم سامسونگ الکترونیکس 


شرکت سامسونگ الکترونیکس بدین وسیله ابراز تاسف شدید خود را از سوتفاهم پیش آمده پیرامون کلیپ تبلیغاتی پخش شده توسط شرکت تلویزیونی کابلی اسرائیلی HOT اعلام می دارد. بدین وسیله شرکت سامسونگ عدم اطلاع و همکاری خود را در زمینه ساخت و تهیه ویدیو کلیپ ساخته شده توسط شبکه کابلی HOT را به اطلاع عموم می رساند. 
قابل توجه است که کلیپ پخش شده از شبکه کابلی HOT نه به منظور تبلیغ محصول گالاکسی تب سامسونگ، بلکه تنها به عنوان جایزه قرعه کشی این شبکه استفاده شده است و شرکت سامسونگ هیچ گونه ارتباطی با کلیپ تبلیغاتی ذکر شده نداشته است. 
دفتر سامسونگ الکترونیک تهران به محض اطلاع از تهیه و پخش این ویدیو کلیپ اعتراض شدید خود را به دفتر مرکزی سامسونگ اعلام کرده و در اولین اقدام، شرکت سامسونگ الکترونیکس کره، از هر گونه تامین این محصول برای شبکه ذکر شده جلو گیری می کند. 
لازم به ذکر است که شرکت سامسونگ الکترونیکس مجددا تاسف خود را از بابت هرگونه سوءتفاهم به وجود آمده درمورد ارتباط شرکت سامسونگ با این ویدیو کلیپ اظهار می کند و سامسونگ، به عنوان یک عضو جامعه جهانی متعهد به احترام به مردم و فرهنگ غنی ایرانی در سراسر جهان می باشد. 

شرکت سامسونگ الکترونیکس 

 

 

 

 

 







 












 

 







 يه روز يه پسر انگليسي مياد با طعنه به يك پسر ايراني ميگه: چرا خانوماتون نميتونن با مردا دست بدن ؟؟ يعني مرداي ايراني اينقدر چشم نا پاکن كه نميتونن خودشون رو کنترل كنن؟؟ پسره لبخندي ميزنه و ميگه: ملكه انگلستان ميتونه با هر مردي دست بده؟ و هر مردي به ملكه انگلستان دست بزنه؟! پسره انگليسي با عصبانيت ميگه: ... ... نه!مگه فرد عاديه؟!! فقط افراد خاصي ميتون با ايشون در رابطه باشن!!! 

پسر ميگه: خانوماي ما همه ملكه هستن!!! 



بزن کف قشنگه رو به افتخار همه ملکه هاي ايراني 

 

 






صفحه قبل 1 ... 165 166 167 168 169 ... 187 صفحه بعد

CopyRight © 2011 - 2012 hamehjore Group , All Rights Reserved
تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به این سایت می باشد و استفاده از آن ها با لینک دادن به سایت مجاز می باشد.