همه جوره ....
 
لینکستان
 
درباره ما


مهران
با سلام خدمت همه ي بازديدگننده هاي خشگل و خوشمزه! من اين وبلاگ رو در تاريخ 1390/11/08 ايجا د كردم و هدفم جمع آوري جديدترين مطالب انتشار شده در اينترنت هستش.از جمله عكس ، خبر ، داستان ، موزيك ، جك و اسمس و ..... در واقع اين وبلاگ يه وبلاگ تفريحيه و اميدوارم از بودن در اين وبلاگ لذت كافي رو ببريد. هميشه شاداب باشيد و خشگل و از همه مهمتر خوشمزه. با تشكر،مدير وبلاگ ، مهران.
ایمیل : ReMe_love@ymail.com



 

 براساس گزارش مركز آمار از كاربران اينترنت در سال گذشته، 58.1 درصد كاربران اينترنت كشور را مردان و 41.9 درصد را زنان تشكيل مي‌دهند. 

كاربران مرد، 16.6 درصد از كل جمعيت مردان كشور و كاربران زن 12.7 درصد كل جمعيت زنان كشور را به خود اختصاص می‌دهند. 

از مجموع اين تعداد 0.4 درصد كم‌تر از 10 سال،‌ 26 درصد 10 تا 19 سال، 43.2 درصد 20 تا 29 سال، 21 درصد 30 تا 44 سال، 8.7 درصد 45 تا 64 سال و نيم درصد نيز 65 سال سن داشته‌اند؛ ضمن آن‌كه سن حدود 0.1 درصد كاربران اينترنت كشور اظهار نشده است. 

تعداد كاربران اينترنت در سال 89، از مجموع كاربران شش سال به بالا، 8.4 درصد از آن‌ها داراي مدرك ابتدايي و راهنمايي، 31.7 درصد متوسطه و پيش دانشگاهي و 59.8 درصد تحصيلات دانشگاهي داشته‌اند. 

در بازه سني 10 سال به بالا نيز 48.2 درصد محصل، 32.1 درصد شاغل، 7.7 درصد بيكار و 7.2 درصد خانه‌دار بوده‌اند. 

 

 







 مردم در نقاط مختلف دنیا سنتها و جشنهای جالب و گاهی عجیب دارند که برخی از آنها با شوخی چند نفر با هم آغاز شده و کم کم به کل شهر و یک کشور تسری یافته است ، مانند آنچه در یکی از شهرهای کشور اوکراین برگزار شده و به “جشن آب” شهرت یافته است. 

به گزارش سه نسل، در این جشن که روز دوشنبه ی پس از عید پاک برگزار می‌شود، پسران جوان و نوجوان در نقاطی از شهر “لفیف” کمین می‌کنند و با عبور رهگذران و بالاخص دختران جوان و نوجوان ، با آب به آنها حمله می‌کنند! 

این مراسم در چند شهر دیگر کشور اوکراین نیز در این روز برگزار می‌شود ، تاکنون شکایاتی در زمینه ی آزار و اذیت در هنگام برگزاری جشن و همچنین سرماخوردگی دخترانی که خیس شده اند به پلیس رسیده است، اما چون تعداد این موارد معدود بوده است ، پلیس با برگزارکنندگان این جشن برخورد نمی‌کند. 

 







 

 

 







 گروهی از دانشمندان نیوزلندی در آبهای عمیق با کشف 7 مخلوق غول پیکر از خانواده دوجورپایان که 10 برابر بزرگتر از میگوهای معمولی هستند شگفت زده شدند. این "ابَر میگوها" در حقیقت گونه ای نادر از "دوجورپایان" هستند که محققان دانشگاه آبردین توانستند در مناطق عمیق آبهای ساحلی نیوزلند 7 نمونه آنها را پیدا کنند. 

یک دوجورپا و میگوی معمولی به طور عادی بین 2 تا 3 سانتیمتر طول دارد درحالی که این گونه نادر 10 برابر بزرگتر و 34 سانتیمتر است. 

"آلن جمیسون"، سرپرست این تیم تحقیقاتی در تفسیر تعجب خود از مشاهده این حیوان گفت: "کشف این مخلوق دریایی به همان اندازه عجیب است که یک سوسک حمام به طول یک پا را پیدا کنید. این دقیقاً همان حسی است که وقتی آن را دیدم داشتم." 

این "ابَر- دوجورپاها" که در نگاه اول به "میگوی زال" شباهت دارند با یک تله فلز بزرگ که به دوربین عکاسی مجهز بود و با یک قفس شیشه ای یاقوتی محافظت می شد به دام افتادند و دوربین عکاسی این تله توانست از 9 نمونه عکسبرداری کند. 

براساس گزارش فاکس نیوز، بزرگترین نمونه ای که به دام افتاد 28 سانتیمتر طول دارد اما طول بزرگترین نمونه ای که در عکسهای دوربین دیده می شود 34 سانتیمتر است. 

بزرگترین "ابر- دوجورپاهایی" که پیش از این شناسایی شده بودند در دهه 80 و سواحل هاوایی پیدا شده بودند اما طول آنها بیشتر از 10 سانتیمتر نبود. 

"آلن جمیسون" ادامه داد: "این کشف راههای بسیاری برای انجام مطالعه درباره این جانواران باز می کند. کافی است فکر کنید که این نمونه ها هنوز کاملاً رشد نکرده اند و بنابراین می توانند بزرگتر نیز بشوند." 


 
 
 

 

 







 














 

 







  


تحلیلی بر اصغر فرهادی در مراسم گلدن گلوب و پیش نقدی بر احتمال دریافت جائزه اسکار این فیلم در این جشنواره 

همین چند سال قبل بود که مدونا و بریتنی اسپیرز ( خوانندگان پاپ آمریکایی ) در یکی از مراسم های آمریکایی شبیه گلدن گلوب در حال رفتن به روی صحنه با انجام سکس دهانی اعتراض و شکایت افکار عمومی و رسانه های متعهد خودشان را درآوردند و تا چندین روز عمل شنیع هم جنس گرایی شان به شدت محکوم شد. مدونا که یکی از پیروان فعال و مطرح کابالیسم در لس آنجلس است از این دست رفتار ها و حرکات که حتی در خود غرب هم مذموم است کم ندارد و به عنوان نمادی از فحشا و فاحشه گری در غرب شناخته می شود و حتی از دیگر معروفه هالیوودی؛ آنجلیناجولی که نمادی از سکس آمریکا شناخته می شود دارای درجه و مرتبتی بالاتر است. 


 


حال با این مختصر مقدمه درباره ی این معروفه ی بلوند آمریکایی که عمده شهرتش در موسیقی و فحشاگری ست اعطای جایزه گلدن گلوب از طرف او به جدیدترین پدیده ی جهانی سینمای ایران؛ اصغر فرهادی چه معنایی می توانست بدهد؟! آن هم زمانی که جایزه و مراسم کاملا سینمایی و تلویزیونی ست و انتخاب کنندگان منتقدان حرفه ای مطبوعات هستند و مهم تر آن که در مراسم چند دو جین اسطوره ی فیلم و فیلم سازی حضور داشتند پس مطمئن باشید این نوع اهدای جایزه از طرف مدونا دقیقا توهین و تمسخری به سبک آمریکایی ست، توهینی که بغض و کینه اش را از تقلید لهجه ی انگلیسی فرهادی توسط غول (!!) بازیگری چون داستین هافمن می توان حس کرد. شاید برخی این اعلام اهانت را مثل همیشه توهم توطئه و لیبرال ستیزی کلیشه ای بپندارند و خود را در دریافت قریب الوقوع اولین اسکار ایرانی از الآن با فرهادی شریک کنند و با این منطق که جوائز و مراسم آن طرف آبی کاملا هنری و عادلانه است سرمست پیروزی باشند و مثل همیشه مغفول از این دست توهین های ملی و تمدنی بمانند. هنوز هم نفهمیدند اهانت های غرب در جعل نام خلیج فارس در فیلم هایی چون ۳۰۰ شکل مستتر و معنایی دیگری نیز دارد. 

بله درست است فیلم فرهادی به عقیده ی نگارنده سزاوار تمامی جایزه های سینمایی ست ولی اینکه آن ها بر خلاف همیشه نتوانستند به فیلمی ایرانی که هشیارانه از طرف برخی مسئولین نماینده ی به حقمان اعلام شد جایزه ندهند در این بود که حریف قدری برایش نداشتند و برتری فیلم در برابر فیلم های برادران داردن و پدرو آلمودوار و … اظهر من الشمس است که چاره ای دیگر جز این گونه اهانت های خاص آنگلوساکسونی برایشان نگذاشت، فیلم فرهادی خودش جایزه ها را به چنگ می آورد… 


 



این درست که شخصیت حقیقی اصغر فرهادی ایدئولوژی و تفکر سیاسی خلاف اکثریت امت دارد ولی صادقانه باید پذیرفت که فیلمش دارای محتوای ست دینی؛ در تقبیح دروغ و ترسیم زنی کامله ی مذهبی که در پایان بر خلاف نمایندگان (نماد و سمبل نه!!) پرولتاریا و برژوازی حاضر نمی شد زیر شرف و باور مذهبیش بزند، فیلم نه تنها سیاه نمایی از ایران اسلامی امروز نیست بلکه همین بدیهی نشان دادن آزادی های مشروع و عدالتمند جامعه ی شیعیمان مخاطب غربی را هم سردرگم کرده مانند وقتی که زن کارگر (مرضیه) به خاطر اهانتی؛ معمول در غرب! به وسیله سیستم قضایی پدر صاحب بچه ی کارفرمایش (نادر) را در می آورد و او را یک شب در حبس می اندازد؛ البته جز، تاریکی هایی هم بوده که این هم خود نشان سلامت نسبی جامعه ی ما است… 

در نوعی تقسیم بندی دو دسته هنرمند قرار می گیرند دسته ی اول آن هایی هستند که هنرشان در خدمت تفکر و فلسفه و یا ایدئولوژیشان هست و دسته ی دوم آن هایی هستند که به آئینه داری شبیه می شوند که هنرشان را صادقانه چون آئینه ای در برابر جامعه شان می گیرند تا عیب ها و کاستی های جامعه را به نیت اصلاح به خود جامعه نشان دهند. فیلم فرهادی از جنس هنر دسته ی دوم است و خودش هم چون زن شریفه ی فیلمش آئینه اش را شرافتمندانه بر خلاف عقایدش در برابر جامعه می گیرد. این که مخالفان و هتاکان به فرهادی از تمیز مسلک خودش و محتوای فیلمش عاجز هستند به تعصبات دوگماتیک و همان قرمز و آبی فوتبالی مربوط می شود ( مانند تمیز فیلم ملک سلیمان (ع) با خود شخصیت حضرت سلیمان (ع) )، موافقانش که اصلا متوجه نیستند این فیلم قابلیت مصادره شدن از طرف نظام و اکثریت امت را دارد به توهمی دچارند که از انتخابات دهم ریاست جمهوری به این سو دارند. به هر حال گذشته از این مسائل اصغر فرهادی در مراسم گلدن گلوب نمره ی قبولی امت را گرفت زیرا زمانی که او From Iran خطاب گرفت بسیار موقرانه در برابر نماد فاحشه گری آمریکا رفتار کرد ولی شخصیتش در برابر نماد سکس آمریکا مردود شد. 


 


ما هم به شکل صداقت خودش به انتخاب اهدا کننده ی جایزه اعتراض می کنیم از خودش هم می خواهیم که این موضوع را توهینی آمریکایی قلمداد کند و به هنگام مراسم و دریافت اولین اسکار ایرانی مراقب سناریوهایی که قطعا برایش نوشته شده باشد چون بسان عنوان این نوشته اگر بین گلدن گلوب، مدونا و اسکار بخواهیم نسبتی ببندیم جایزه ی اسکارش را رئیس play boy ؛ برجسته ترین صنعت سکس جهان اهدا خواهد کرد… 

انشالله که اصغر فرهادی فرهنگ مان را تحت الجو غرب نشان ندهد !

 

 







 سه تا زن انگليسي ، فرانسوي و ایرانی با هم قرار ميزارن كه اعتصاب كنن و ديگه كارای خونه رو نكنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از يك هفته نتيجه كارو بهم بگن. 

زن فرانسوي گفت: 

به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنابراين نه نظافت منزل، نه آشپزي، نه اتو و نه ... خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم. خودت يه فكري بكن من كه ديگه نيستم يعني بريدم! 

روز بعد خبري نشد ، روز بعدش هم همينطور . 

روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست كرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتي بيدار شدم رفته بود . 



زن انگليسي گفت: 

من هم مثل فرانسوي همونا را گفتم و رفتم كنار. 

روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرم 

ليست خريد و كاملا تهيه كرده بود ، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم منو بوسيد و رفت. 



زن ایرانی گفت : 

من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتم 

اما روز اول چيزي نديدم 

روز دوم هم چيزي نديدم 

روز سوم هم چيزي نديدم 

شكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چپم ببينم...

 

 







 درکدام جنگ ناپلئون مرد؟ 
در اخرین جنگش 
اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟ 
در پایین صفحه 
علت اصلی طلاق چیست؟ 
ازدواج 
علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟ 
امتحانات 
چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟ 
نهار و شام 
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟ 
نیمه دیگر ان سیب 
اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟ 
خیس خواهد شد 
یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟ 
مشکلی نیست شبها می خوابد 
چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟ 
شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد 
اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست 
دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید 
کلا چه خوهید داشت؟ 
دستهای خیلی بزرگ 
اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند 
چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟ 
هیچچی چون دیوار قبلا ساخته شده 
چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟ 
زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

 

 







 می خوام اعتراف کنم که من دارم کم میارم 

من دارم دیگه تمومش می کنم 
دلوزیر پات حرموش می کنم 
حرف موندن رو نزن نمی تونم 
من دارم دیگه تمومش می کنم 
نمی خوام تلف بشم به پای تو



نمی خوام گریه کنم برای تو 
من دارم دق می کنم تو این حصار 
پس دیگه گذشته رو یادم نیار 
عشق رو خاکش میکنم تو این حصار 
درس عبرتی بشه به یادگار 
نمی خوام دلمو بدم به لحظه ها 
دیگه تا ابد جلو چشام نیا 
عشق وعاشقی برام تموم شده 
دیگه سیرم از صدای گریه ها 
دیگه بسه لحظه های خیس و تر 
خاطرات خوبتو بگیر ببر 
می خوام اعتراف کنم که من دارم کم میارم 
آره می رم و تو رو پشت سرم جا می ذارم 
نتونستم نمی تونم که بمونم پیش تو 
ته خط با تو بودن خسته ام از فکر تو

 

 
 
 






 معروف است که رضا شاه هر از گاهی با لباس مبدّل و سرزده به پادگان های نظامی ميرفت تا از نزدیک اوضاع را بررسي کند؛ 
در یکی از این شبها که سوار بر جيپ به طرف پادگانی میرفت، در بين راه سربازی را که يواشکي جيم شده بود و بعد ازعرق خوري های فراوان، مست و پاتیل، به پادگان بر میگشت را سوار کرد ؛ 

رضا شاه با لحني شوخ و برای آنکه از او حرف بکشد، به س...رباز گفت: ناکس! معلومه کمی دمی به خُمره زدی؟ 

سرباز با افتخار گفت: برو بالا... یعنی بیشتر 

رضا شاه: يه ليوان زدی؟ 

سرباز: برو بالا 

رضا شاه: یه چتول زدی؟ 

سرباز: برو بالا 

رضا شاه: يه بطر زدی؟ 

سرباز: بزن قدّش 

بعد رضا شاه میگه: حالا ميدونی من کیم؟ 

سرباز کمي جا میخورد و میپرسد که: نکند که گروهبانی؟ 

رضا شاه: برو بالا 

سرباز: افسری؟ 

رضا شاه: برو بالا 

سرباز: تيمسار؟ 
رضا شاه: برو بالا 

سرباز: سردار سپه؟ 

رضا شاه: بزن قدّش 

همینکه رضا شاه به او دست میدهد، لرزش دستان سرباز را احساس میکند. از او میپرسد: چیه؟ ترسیدي؟ 

سرباز: برو بالا 

رضا شاه: لرزیدی؟ 

سرباز: برو بالا 

رضا شاه: ريدي؟ 

سرباز: بزن قدّش

 

 







 ترک کردن آدمها هم آدابی دارد...!! 
اگر آداب ماندن نمی دانید...!! 
لااقل درست ترکشان کنید تا...!! 
تَرَک برندارند…!
 


خدا ـــــــــ جون ـــــــ میشه ــــــ تو ـــــ امشب ــــــ منو ــــــ تو ـــــــ بغل ــــــ بگیری؟ 

بگی ــــــــ آروم ـــــــــــ توی ــــــ گوشم ــــــــــــ دیگه ــــــــــــ وقتشه ـــــــــ بمیری؟ 



خدا ــــــــ جون ـــــــ میگن ـــــــ تو ـــــــــ خوبی ـــــــــ مثل ـــــــــ مادرا ــــــــ میمونی 

اگه ــــــ راست ـــــ میگن ـــــ ببینم ـــــ عشق ــــــــ من ـــــــ کجاست؟ ــــــــ میدونی 



خدا ــــــــ جون ـــــــــ میشه ــــــ یه ــــــــ کاری ــــــ بکنی ـــــــ به ــــــ خاطر ـــــ من؟ 

من ــــــ میخوام ـــــــ که ـــــــــ زود ــــــ بمیرم ــــــــ آخه ــــ سخته ـــــ زنده ـــــ موندن 



من ـــــــــــ که ــــــــ تقصیری ـــــــ نداشتم ــــــ پس ـــــــ چرا ـــــ گذاشته ـــــــ رفته؟ 

خدا ــــــــــــ جون ــــــــ تو ــــــ تنها ــــــ هستی ــــــ میدونی ــــــ تنهایی ــــــــ سخته 



زنده ــــــــ موندن ــــــــ یا ـــــــــ مردن ــــــ من ـــــــ واسه ــــــ اون ـــــ فرقی ـــــــ نداره 

اون ـــــــــ میخواد ـــــــ که ــــــــ من ـــــــ نباشم ـــــ باشه ــــــــ اشکالی ـــــــــ نداره 



خدا ــــــــ جون ـــــــــ میخوام ــــــــ بمیرم ــــــــ تا ــــــــ بشم ـــــــــ راحته ـــــــــــ راحت 

اما ــــــــ عمر ـــــ اون ــــ زیاد ــــــ شه... ـــــــ حتی ـــــــــ واسه ی ـــــــ یه ــــــــ ساعت 



 




وقتی کسی که باید تــو را بفـهمد 

درکت نمی کنــد... 

دوسـت نـداری 

خـودت را به هیـچکس دیگـر بفـهمانی...همین!

 

 






صفحه قبل 1 ... 162 163 164 165 166 ... 187 صفحه بعد

CopyRight © 2011 - 2012 hamehjore Group , All Rights Reserved
تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به این سایت می باشد و استفاده از آن ها با لینک دادن به سایت مجاز می باشد.